وبلاگ سرگرمی داراب فردا

متن مرتبط با «مراه» در سایت وبلاگ سرگرمی داراب فردا نوشته شده است

داستانه مراه همیشگی

  • در روزگار قدیم تاجر ثروتمندی بود که چهار همسر داشت. همسر چهارم را بیشتر از همه دوست داشت و او را مدام با جواهرات گران‌قیمت پذیرایی می‌کرد، بسیار مراقبش بود و بهترین چیزها را به او می‌داد. همسر سومش را هم خیلی دوست داشت و به او افتخار می‌کرد، نزد دوستانش او را برای جلوه‌گری میبرد گرچه واهمه شدیدی داشت که روزی او با مرد دیگری برود و تنهایش بگذارد. واقعیت این بود که او همسر دومش را هم بسیار دوست داشت! او بسیار مهربان بود و دائماً نگران و مراقب مرد بود و مرد در هر مشکلی به او پناه میبرد و او نیز به تاجر کمک می‌کرد تا گره کارش را بگشاید و از مخمصه بیرون بیاید؛ اما همسر اول مرد زنی بسیار وفادار و تو,داستانه,مراه,همیشگی ...ادامه مطلب

  • حضرت عيسى (عليه السلام) همراه با رفيق دنيا پرست

  • شخصى با حضرت عيسى (عليه السلام) همسفر شد تا به كنار آبى رسيدند سه قرص نان داشتند دو تاى آن را با هم خوردند و يكى ديگر را در آن محل گذاردند و براى خوردن آب بر سر نهر رفتند بعد از ساعتى حضرت سراغ آن گرده نان را گرفتند، گفت: اطلاعى ندارم پس هر دو از آنجا راه افتادند رفتند، اتفاقا آهويى با دو بچه آهو به نظر حضرت عيسى (عليه السلام) در آمدند آن حضرت يكى از آن دو آهوى بچه را طلبيد به فرمان حق تعالى آن آهو اجابت كرد به خدمت حضرت آمد آن حضرت آن را ذبح نمودند و كباب و بريان كردند به اتفاق رفيق ميل كردند. بعد از آن، حضرت خطاب به آن آهو بره كشته شده كردند و فرمودند: قم با,حضرت عيسى عليه السلام ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها